لیونل مسی طنز فارسی
یادداشتی به بهانۀ تولد بزرگترین طنزپرداز معاصر کشور؛ ابوالفضل زرویی نصرآباد
در پانزدهم اردیبهشت ماه به دنیا آمده بود؛ یعنی وسط بهار! مثل حال و هوای وسط بهار، هم خودش معتدل بود، هم نوشتههایش. معمولاً برای یاد کردن از افراد تاریخ فوت آنها را انتخاب میکنند؛ خصوصاً اگر تازه از دنیا رفته باشند. شاید دلیلش این باشد که از نبودنش ناراحتاند. دلیل خوبی هم هست. من هم از نبودن استاد زرویی خیلی غمگینم، البته اگر نبودنش را باور کرده باشم! اما از بودنش بیشتر خوشحالم! برای همین تصمیم گرفتم که در تاریخ تولدش برایش بنویسم. کاش بیشتر بین ما میماند و از او بیشتر میخواندیم و بیشتر یاد میگرفتیم؛ ولی همین 49 سالی که بود، خیلی مفیدتر از بقیه زندگی کرد! البته بیشتر برای بقیه مفید بود تا خودش!
اگر معیارمان شناسنامه باشد، بیست سال از من بزرگتر بود اما اگر رفتار و گفتار و آثارش معیار باشد، خیلی بزرگتر از این حرفها بود. با همۀ بزرگیاش، آنقدر گرم و دلنشین رفتار میکرد که من هم با او احساس صمیمیت میکردم. آنقدر مهربان و بانمک بود که دیگر شورش را درآورده بود! اصلاً مگر میشود آدم اینقدر خوب باشد؟
ابوالفضل زرویی زنده است!
روزی که جسمش را به خاک میسپردیم، بالای سرش ایستاده بودم تا وقتی صورتش را لحظهای باز میکنند، بتوانم او را ببینم تا شاید باور کنم که از دنیا رفته است. دیدم اما باز هم باورم نشد! حتی حالا که تقریباً یک سال و نیم از رفتنش میگذرد. لابد بخشِ خودروانشناسپنداریِ مغزتان فعال شده است و میگویید که خودم نمیخواهم مرگش را باور کنم! بله؛ دقیقاً همینطور است! هنرمند نمیمیرد. حتی اگر خودش نخواهد زندگی کند!
وقتی میخواهیم به دیگران پیشنهاد بدهیم، مثلاً میگوییم که اشعار طنز فلانی خیلی خوب است، در آثار بهمانی نثرهای طنز خوبی پیدا میکنید، یا این چند کتاب خوب را در زمینۀ پژوهش طنز بخوانید. اما ابوالفضل زرویی کار ما را راحت کرده است چون در تمام قالبها و زمینههای طنز (حتی غیر طنز) آثار شگفتآوری دارد. پس میشود فقط او را معرفی کنیم و پیشنهاد بدهیم که آثار ابوالفضل زرویی نصرآباد را بخوانید. هنرمند اینطوری زنده است!
جایزهای که از دست ابوالفضل زرویی نصرآباد گرفتم. عکس از مرجان شیخحسنی
من بهترین جایزهام را از دست استاد زرویی گرفتهام! در جشنوارهای که دبیر بخش طنز و داورش بود. گرچه به همه لطف داشت و مهربانی زیادش گاهی اعصابخردکن بود! اما در قامتِ داور جشنواره، دقیق بود و تعارف نداشت. همین نکته ارزش آن جایزه را برایم بیشتر میکند.
یادم میآید در جشنوارۀ دیگری هم داور بود که برای آن جشنواره چند شعر طنز فرستاده بودم و برگزیده شده بودم. بعد از «محفل طنزپردازان» میخواستیم برویم شام بخوریم که از من پرسید: «از اختتامیۀ جشنواره خبر داری؟» گفتم که از جشنواره با من تماس گرفتند و اینطوری گفتند و بعدش گفتند که داوران اینطوری گفتهاند! معلوم بود از اینکه جشنوارهچیها حرف و نظر خودشان را به داوران وصل کردهاند شاکی است! گفت که من چنین چیزی نگفتهام! بعدش سکوت کرد و سری تکان داد. چرا چیزی نثارشان نکرد که دلمان خنک شود!؟ نمیدانم. فقط میدانم که تلخیاش هم شیرین بود.
یک روز که با محمد زرویی (برادرش) کاری واجب داشتم اما تمام روز اشتباهی شمارۀ ابوالفضل زرویی را گرفته بودم و مدام زنگ زده بودم و پیامک داده بودم، دوست داشتم عصبانی شدنش را ببینم. بعد از چند ساعت ابوالفضل زرویی پیامک زد و بعد از احوالپرسی گفت که احتمالاً با محمد کار داری! تازه به اسم روی شماره دقت کردم و چشمانم گرد شد و فهمیدم که کلاً اشتباه زدهام! بعضی وقتها حتی تلفن همراهش را هم جواب نمیداد. او سالها خود را قرنطینه کرده بود، وقتی قرنطینه مُد نبود! شاید کسانی را خارج از خانه میشناخت که از هر ویروسی خطرناکتر بودند!
لیونل مسی طنز فارسی
میگویند کریستیانو رونالدو با تلاش بیشتر موفق شده است و بیشتر از بدنش استفاده میکند اما لیونل مسی استعداد و نبوغ بیشتری دارد و بیشتر از مغزش استفاده میکند. معمولاً رسانههای رنگی (زرد، قهوهای و…) برای بیان موضوعات مختلف از این دو فوتبالیست استفاده میکنند. من هم همین کار را میکنم. این قدرت رسانه است. من هم که قدرتی ندارم، باید تابع قدرت دیگران باشم. زندهیاد زرویی نابغۀ طنز معاصر ایران است. سواد و اطلاعات خیلی زیادی داشت اما نبوغ و استعدادش مثالزدنی بود. کسی که در جوانی نبوغش را بارها ثابت کرد و در همان جوانی و در اوج خداحافظی کرد.
حدود سی سال پیش، کیومرث صابری فومنی (گلآقا) گفته بود که قلم عبید و دهخدا دست زرویی است. حالا که زرویی خودش صاحبقلم است، اگر کسی با توانایی طنزنویسی خیلی بالایی پیدا شود، باید بگوییم که قلم زرویی را در دست گرفته است! هرچند اگر طنزپرداز خیلی قهاری هم پیدا شود، بعید است که انسانی به خوبی زرویی باشد!
جناب استاد ابوالفضل زرویی نصرآباد!
روحت شاد
روحالله احمدی
یادداشتهای دیگر بلبلزبونی را هم بخوانید.
4 دیدگاه. دیدگاه جدید بگذارید
سلام و عرض ارادت. «قدر استاد نکو دانستن» دو پیام دارد. ۱. اثر درست تربیت استاد بر شاگرد. ۲.تربیتپذیری شاگرد. درود بر هر دو عزیز.
تنها یک بار آن هم در آخرین جلسه «رمز طنز» توفیق شعرخوانی در محضر استاد زرویی را داشتم. استاد شنید و با مهربانی راهنمایی ام کرد. یادش گرامی و روحش شاد.
سلام جناب ادهمی. استاد زرویی که کاردرست بود اما از اینکه به من لطف دارید ممنونم.
مهربانی ابوالفضل زرویی نصرآباد اندازه نداشت و بیدریغ بود. همین مهربانیهاست که خاطرۀ انسانها را زنده نگه میدارد.
سلام خدا شما را برای همه ما حفظ کند که اینگونه معرفت را بر ایشان تمام کردید، به امید موفقیت روزافزون برای شما ، شادکام و سلامت باشید 🌹
البته می دانم وقتی پیام ها را اشتباه می فرستادید چه چیزهایی نثار من کردید که آن را حضوری عرض می کنم 😉
سلام.
ممنونم. اگر معرفتی هم داشته باشم، از استاد یاد گرفتهام. سلامت باشید.
خدا را شکر اهل بد و بیراه گفتن نیستم! اگر چیزی هم گفتم لابد خوب و باراه بوده!
واقعاً برای خودم هم عجیب بود که چرا شماره را اشتباه گرفته بودم!