معشوقه به سامان شد تا باد چنین بادا
مولوی
نقیضۀ طنزی بر شعر زیبای مولانا
معشوقه فراوان شد، تا باد چنین بادا
اوضاع دل عشاق آباد چنین بادا
از شدت ارزانی، از فرطِ فراوانی
دل میکَنَد از شیرین، فرهاد چنین بادا
از دخترک مهمان وقتی که خوشش آمد
ول کرد عروسی را داماد چنین بادا
با وانتِ بوگاتی، رفتیم به الواطی
در ساحلِ چمخاله دلشاد چنین بادا
یک خودروی گشت آمد، از جادۀ رشت آمد
یک ربع به هشت آمد، امداد چنین بادا
گفتند تو بیماری! شلوار به پا داری!؟
با زور درآوردند، ارشاد چنین بادا
در تلویزیون دیشب گیتار نشان دادند
گفتند که موسیقی آزاد چنین بادا
گیتار که چیزی نیست، عکسِ زنِ مردم هم
گفتند که موجود است، اسناد چنین بادا
عید آمد و عید آمد آن یارِ سفید آمد
بسیار شدید آمد اعیاد چنین بادا
امسال بهاران بود، یکمرتبه تیر آمد
بیحادثه بیرخداد، خرداد چنین بادا
دیروز فلان مسئول سی ثانیه دیر آمد
در کشور اگر هم هست ایراد چنین بادا
اهل فن و اهل دل، هی توی محافل ول
در شهر اگر دیدی معتاد چنین بادا
اهل دهۀ شصتم، ناخورده ولی مستم
بر بادِ فنا هستم! بر باد چنین بادا
روحالله احمدی (بلبل)
ویدیوی شعرخوانی همین شعر را در دانشگاه تهران ببینید.
در تصویر همین شعر را میبینید که در ماهنامۀ ادبی و هنری عصر جمعه منتشر شده است. «عصر جمعه» مجلهای به سردبیری دوست شاعر عزیزمان، رضا کاظمی است که در مونترآل کانادا منتشر میشود.
2 دیدگاه. دیدگاه جدید بگذارید
ممنون از درج مجدد این طنز زیبا در وبسایت، که در مجلهی عصر جمعهی مونترآل (کانادا) منتشر شد/کردیم
ممنون از شما که این طنز (به قول خودتان زیبا) را در مجلۀ عصر جمعۀ مونترآل (کانادا) منتشر کردید.😉🌹